سلام دوستای گلم
مرسی که به وبلاگ من سر زدین
نظر یادتون نره ها!!!
آدرس وباتون رو بذارین تا منم بهتون سر بزنم.
با تبادل لینک هم موافقم.
موضوعات
بهار:متن ها و جملات ادبی
تابستان:مطالب طنز
پاییز:متن ها و جملات غم انگیز
زمستان:متن ها و جملات عاشقانه
پیامبری از کنار خانه ما رد شد.باران گرفت. مادرم گفت:چه بارانی می آید.پدرم گفت: بهار است.و ما نمی دانستیم باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد.لباسهای ما خاکی بود.او خاک روی لباسهایمان را به اشارتی تکا نید.
لباس ما از جنس ابریشم و نور شد و ما قلبمان را از زیر لباس دیدیم.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد.آسمان حیاط ما پر از عادت و دود بود.پیامبر، کنارشان زد.خورشید را نشانمان دادو تکه ای از آن را توی دستهایمان گذاشت.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد و ناگهان هزار گنجشک عاشق از سر انگشت های درخت کوچک باغچه روییدند و هزار آوازی را که در گلویشان جا مانده بود ،به ما بخشیدند.و ما به یاد آوردیم که با درخت و پرنده نسبت داریم.
پیامبری از کنار خانه ما رد شد.ما هزار در بسته داشتیم و هزار قفل بی کلید.پیامبر کلیدی برایمان آورد.اما نام او را که بردیم ،قفل ها بی رخصت کلید باز شدند.
من به خدا گفتم :امروز پیامبری از کنار خانه ما رد شد.
امروز انگار اینجا بهشت است.
خدا گفت:کاش می دانستی هر روز پیامبری از کنار خانه تان می گذردو کاش می دانستی بهشت همان قلب توست...
من
سلام سلااااااام سلاااااااام
وای ببخشید من این همه مدت نبودم
از الان دوباره فعال
یه وبلاگ بهااری باحااااااااال
رااااااااااستی
روز مادر مبااااارک
آب را گل نکنیم
در فرو دست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بیشه ای دور سیره ای پر می شود
یا که در آبادی کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آب روان
می رود پای سپیداری
تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم:
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب ...
چه زلال این رود.....
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید ،عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید : تو به من گفتی :
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ،* که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم :*
حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟*
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم
باز گفتم که: تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم…!
اشکی ازشاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید،
یادم آید که از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم؟
baroon barid-Alishmas ft. melanie
یه کم قدیمیه ولی من خیلی دوسش دارم
متن در ادامه
ادامه مطلب ...
اگر تـــــــــو نبودی عشـــــــــــــــــق نبود
همین طور اصــــــــــــراری برای زندگـــــــــــــــــی
اگر تــــــــــــو نبودی...
زمین یک زیر سیگـــــــــــاری گلی بود
جایـــــــــــی برای خاموش کردن بی حوصلگی هـــــــــــــــا
این دوست داشتنی ترین شالگردن شب های سرد من است ؛ باور کن . . .
زندگی یعنی من، زندگی یعنی تو، زندگی یعنی ما، و یکی گشتن با همه ی آنچه که هست،
مثل دریا با رود،
مثل آتش با دود،
و خدا را دیدن واز او پرسیدن، راز این
عشق که میسوزاند، همه ی هستی ما را هر دم...
اگر بشکنه دیگه اعتراض نیست
التماسه...!!
تو دنیا هیچ وقت دل نبند
چون دنیا اون قدر کوچیکه که دو تا دل پیش هم جا نمی شن
اما اگه دل بستی دیگه ازش جدا نشو
چون دنیا ان قدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی
دعا می کنم در آخرین روزهای صفر
پیامبر مشکل گشای غم هایتان
غریب مدینه،شفاعت کننده قیامتتان
حسین خریدار اشک هایتان
خورسید طوس ضامن دعا هایتان
و مهدی فاطمه سایبان دلهایتان باشد
فقدان رسول اکرم تسلیت باد